داستانی زیبا درمورد کوروش کبیر!
تاریخ ایرانیان
تاریخ و تمدن ایرانیان از گذشته تاکنون و زندگی نامه ی اشخاص مختلف

 

داستان زیبا در مورد کوروش کبیر

زمانی کزروس به کورش بزرگ گفت: چرا از غنیمت های جنگی چیزی را برای خود برنمی داری و همه را به سربازانت می‌بخشی؟

کورش گفت: اگر غنیمت های جنگی رانمی بخشیدیم الان دارایی من چقدر بود؟! کزروس عددی را با معیار آن زمان گفت.
کورش یکی از سربازانش را صدا زد و گفت برو به مردم بگو کورش برای امری به مقداری پول و طلا نیاز دارد. سرباز در بین مردم جار زد و سخن کورش را به گوش‌شان رسانید.
مردم هرچه در توان داشتند برای کورش فرستادند. وقتی که مالهای گرد آوری شده را حساب کردند، از آنچه کزروس انتظار داشت بسیار بیشتر بود.
کورش رو به کزروس کرد و گفت: ثروت
من اینجاست. اگر آنهارا پیش خود نگه داشته بودم، همیشه باید نگران آنها بودم. زمانی که ثروت در اختیار توست و مردم از آن بی بهره‌اند مثل این می‌ماند که تو نگهبان پولهایی که مبادا کسی آن را ببرد!



نظرات شما عزیزان:

اشنا
ساعت15:58---24 خرداد 1392
وبلاگت خوبه درباره ی اهمیت زنان در دوره ی هخامنشیان هم بنویس. به ما هم سر بزن ونظر بده .
با تشکر.


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:


ارسال شده در تاریخ : سه شنبه 21 خرداد 1392برچسب:داستانی زیبا درمورد کوروش کبیر!, :: 23:42 :: توسط : امیرحسین

درباره وبلاگ
سلام به وبلاگ من خوش آمدید امید وارم لحظات خوبی را در اینجا سپری کنید واستفاده ی کامل را ببرید برای بهتر شدن وبلاگ نظر فراموش نشه مدیر وبلاگ: امیرحسین
آخرین مطالب
نويسندگان
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان ایرانیان و آدرس iranian.history.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:








در اين وبلاگ
در كل اينترنت